باورهای غلط درباره اعتیاد
پژوهشگران حوزه درمان شناختی، باورهای غلط را نوعی تصورات وارونه می دانند که فرد را دچار توهمات گمراه کننده می کند. این تصورات باعث می شود تمام حقایق در دید فرد وارونه جلوه کرده، بایدها و نبایدها جا به جا شوند و فرد قدرت تشخیص خود را از دست بدهد. باورهای اعتیاد آور باعث می شود افراد با آسان گیری اعتیاد و مشکلات آن و یا قوی دانستن خود، با اعتماد به نفس کاذب به سراغ مصرف مواد مخدر بروند و زمانی به خود بیایند که دیگر کار از کار گذشته است. باورهای غلط در اعتیاد، دروازه بزرگ ورود به سرزمین نفرین شده اعتیاد است.
تحقیقات بسیاری نشان داده اند که باورهای غلط و غیرمنطقی در معتادان، بیشتر از افراد عادی بوده و در میان انواع گوناگون اعتیاد و حتی در افراد مستعد به پرخوری افراطی نیز باورهای مشترکی وجود دارد که آنها را به سمت اعتیاد و رفتارهای معتادگونه سوق می دهد.
7 دسته ی باورهای اعتیاد آور
مطابق با دیدگاه آرون بک و همکارانش در رویکرد شناختی، باورهای اعتیاد آور شامل مجموعه ای از باورهاست که شامل 7 دسته زیر است:
- لذت جویی (لذتی که مواد مخدر به من می دهد با ارزش تر از خطر عود است!)
- حل مسئله (مصرف مواد مخدر راه حل خوبی برای برطرف کردن استرس و اضطراب است!)
- تسکین (چون حالم خیلی بد است مصرف مواد مخدر مشکلی ندارد!)
- فرار (برای مقابله با این همه مشکل تنها راه باقی مانده مصرف مواد مخدر است!)
- توجیه (من در زندگی شرایط بسیار بد و سختی دارم و حق دارم که مواد مخدر مصرف کنم!)
- خطرجویی (مصرف مواد مخدر اینقدرها هم خطرناک نیست!)
- استحقاق (من مدتی است که شرایط خوبی ندارم و مستحق تسکین هستم و می توانم با مصرف مواد آرام بشوم!)
از دیدگاه پژوهشگران حوزه ی اعتیاد باورهای بسیاری وجود دارند که فرد را به سمت مصرف مواد مخدر و الکل می برند که ما در اینجا به باورهای اعتیادآور اشاره می کنیم:
باورهای غلط درباره اعتیاد در 12 مورد:
1) من برای حفظ تعادل روانی و هیجانی به مواد مخدر نیاز دارم. افرادی که این باور را دارند معتقدند برای رهایی از رنج ها، ملالت ها، اضطراب و افسردگی باید از مواد مخدر استفاده کنند.
۲) با مصرف كنترل شده معتاد نمی شوم. اکثر معتادان فکر می کنند معتاد به کسی می گویند که هر روز دُز بالایی از مواد را به طور مرتب مصرف می کند و کسی که گاهاً مواد مصرف می کند معتاد نیست. این یک باور اشتباه است. ملاک اصلی برای اعتیاد، میل و وسوسه غیرقابل مقاومت در برابر مواد مخدر بوده و همچنین اشتغال ذهنی برای فراهم کردن شرایطی که منجر به مصرف مواد مخدر می شود.
۳) يك بار مصرف مواد مخدر مشکلی ایجاد نمی کند. بسیاری از معتادان معتقدند امتحان کردن مواد برای یکبار هیچ ایرادی ندارد و این در صورتی است که اکثر معتادان با همین باور، سالها مواد مخدر مصرف کرده اند و جان شان را در این راه از دست دادند. اين باور بسيار احمقانه است كه فكر كنيم چون قصد ما از مصرف مواد مخدر فقط كاهش حس کنجکاوی است به آن ماده معتاد نمی شویم. در واقع تاثیر آن حس وسوسه کننده و خوشایند ناشی از مصرف مواد ممکن است باعث شود ما به آن ماده مخدر وابسته شویم.
۴) مصرف تفریحی مواد مخدر ایرادی ندارد. مطابق با دیدگاه پژوهش گران حوزه اعتیاد، چیزی به اسم مصرف تفننی وجود ندارد و مرز مصرف تفننی و اعتیاد بسیار باریک است. در واقع مصرف مواد چه به صورت روزانه چه با فواصل زیاد اعتیاد محسوب می شود.
۵) چهره ی بيماران مبتلا به اعتیاد به اصطلاح تابلو بوده و كاملأ مشخص است که آنها معتاد هستند. تصویری که ما همیشه از معتادان در فیلم ها و برنامه های تلوزیون دیده ایم افرادی با چهره شکسته و قدی خمیده بوده اند که در خرابه ها و میان خاکروبه ها زندگی می کردند و به راحتی از مردم عادی قابل تشخیص بودند. در صورتی که شاید فقط ۴ تا ۶ درصد معتادان اینگونه باشند و مابقی مردمی هستند که ممکن است ظاهری بسیار عادی داشته باشند.
۶) ترک اعتیاد بسیار راحت است! اعتياد یک نوع بیماری درمان پذیر است اما احتمال عود و لغزش در این بیماری بسیار بالاست و معمولأ پس از سم زدایی، فرد مدت زیادی را بايد تحت درمان های دارویی و روان درمانی های تخصصی قرار بگيرد.
۷) من ميدانم چقدر بايد مصرف كنم که معتاد نشوم. يكی از برداشتهای غلط در مورد اعتياد اين است كه بيماران فكر می كنند اندازه مصرف متعادل خود را می دانند و کاملاً آگاهند که چقدر باید مصرف کنند تا تاثيرات نابهنجار مواد دامن آنها را نگيرد.
۸) مواد مخدر داروی بسياری از بيماری هاست. یکی ديگر از باورهای اعتیاد آور این است که افراد فکر می کنند مواد مخدر خاصیت درمانی دارد. مثلاً عده ای معتقدند که فشارخون را می توان با مصرف تریاک درمان کرد. اين موضوع که ترياك تا حدی باعث افت فشار خون می شود درست است اما هرگز گزینه ی مناسبی برای کنترل و درمان فشار خون نیست و در طولانی مدت منجر به مشکلات قلبی و عروقی برای فرد مصرف کننده می شود.
۹) مصرف مواد مخدر فکر را باز کرده و باعث خلاقیت می شود. یکی دیگر از باورهای اعتیاد آور این است که فکر کنیم مصرف مواد مخدر باعث می شود بهتر فکر کنیم و خلاقیت هایمان شکوفا می شود. در واقع افراد با مصرف مواد مخدر دچار مشکلات جسمانی و روانی بسیاری شده و روز به روز بیشتر به سمت ناتوانی و وابستگی پیش می روند. همچنین لازم است بدانیم که خلاقیتها در اثر تمرین مداوم و پرورش استعدادها شکوفا می شود نه با مصرف مواد مخدر.
۱۰) برای یافتن آرامش و در مواردی خاص میتوان مواد مخدر مصرف کرد. برخی افراد بر اين باورند كه در مواجهه با مشكلات و موانع زندگی می توانند از مواد مخدر به عنوان يك منبع آرام بخش يا كنترل كننده استفاده كنند. در صورتی كه اين موضوع نشان دهنده ی ضعف و ناتوانی فرد معتاد بوده و هر چه قدرت فرد در كنترل خود و شرايط نا مطلوبش كمتر باشد احتمال ابتلا به اعتياد در او افزايش می يابد.
۱۱) مصرف مواد مخدر اختلالات جنسی را درمان می كند. عده ای معتقدند که مواد مخدر با افزايش اوليه ی توجه و تمركز باعث می شود فرد در هنگام رابطه جنسی اشتغال ذهنی نداشته باشد و همين تمركز بر رابطه، كيفيت آنرا بالاتر می برد. اما زهی خیال باطل، چرا که بيمار بعد از مدتی با عوارض جبران ناپذير اين تجربه، روبرو می شود و در تحريك جنسی و عملكرد جنسی دچار مشكلات جدی و گاهی بازگشت ناپذير می شود.
۱۲) مصرف مواد مخدر توان و انرژی را افزايش می دهد. این باور اعتیاد آور در بسیاری از افرادی که از محرک هایی مانند شیشه استفاده می کنند وجود دارد. آنها در ماه های اول مصرف، انرژی بسيار بالايی را تجربه می كنند، اما بعد از مدتی افت انرژی و به واسطه آن افت عملكرد اتفاق می افتد.
نویسنده مقاله: محبوبه سعیدی راد