تغییر زندگی، هدف ایده آل بسیاری از انسانهاست اما محقق کردن این خواسته در عمل میتواند بسیار دشوار باشد. ما نمیدانیم از کجا باید شروع کنیم و چه چیز را باید تغییر دهیم تا وضع زندگیمان بهتر شود. ترجمه زندگی در این مقاله شما را با فواید کوچینگ برای تغییر زندگی آشنا میکند. با ما همراه باشید.
تغییر یک اتفاق طبیعی در زندگی بوده و از آنجاییکه جهان مدام در حال تحول و پیشرفت است، تغییر بهعنوان جزء اساسی زندگی انسانها در هر حیطه، از شغل تا روابط شخصی و اجتماعی اجتنابناپذیر هست. تغییر میتواند شامل تغییرات کوچک و محدود تا تغییرات چشمگیر و کلان باشد و به هر دلیلی ازجمله رشد شخصی، پیشرفت حرفهای، تحول سازمانی و تغییرات اجتماعی و فرهنگی ممکن است رخ دهد.
تغییرات، هرچند که میتوانند برای رسیدن به اهداف و بهبود زندگی مفید و ضروری باشند، اما اکثر افراد با مقاومت و استرس در برابر تغییر روبرو میشوند. این ممکن است به دلیل ترس از ناشناختهها، از دست دادن آسایش و ثبات یا ترس از شکست و عدم موفقیت باشد. به همین دلیل، فهم و مدیریت تغییر برای هر فردی که در هر سطحی از زندگی خود قرار دارد، بسیار اهمیت دارد.
کوچینگ چگونه به تغییر ما کمک میکند؟
کوچینگ ارتباطی دوطرفه میان کوچ و مراجع است. این ارتباط باهدفی که مراجع بهمنظور آن وارد جلسهی کوچینگ میشود شکل میگیرد. این هدف میتواند بهبود عملکرد مراجع، رسیدن به هدفی خاص، رفع اهمالکاری و ترک یک عادت آسیبزا باشد. اولین گام برای تغییر در مراجع تمایل و اشتیاق او به تغییر است. اینکه مراجع واقعاً بخواهد تغییر کند و وضع زندگی خود را در جهت هدف موردنظر تغییر دهد.
همین تمایل اولیه در مراجع به پیشرفت جلسات کوچینگ کمک شایانی خواهد کرد زیرا مراجع بهخوبی به سؤالات کوچ فکر کرده و این تفکر عمیق بهمرور باعث میشود مراجع به خودآگاهی برسد که این خودآگاهی نقطهی آغازین تغییر است.
5 مرحله تغییر به سبک کوچینگ
اگر بخواهیم زندگیمان را به سبک کوچینگ تغییر دهیم باید مراحل زیر را در طی جلسات کوچینگ از سر بگذرانیم:
(پس از مشخص کردن هدف و موضوع کوچینگ) چرایی هدفمان موردبررسی قرار گیرد:
اینکه چرا میخواهیم تغییر کنیم همهی اصل ماجراست!
اگر چرایی هدف بهخوبی موردبررسی قرار گیرد ادامهی مسیر بسیار راحتتر خواهد بود. هر چه بتوانیم چراییهای قدرتمندی برای هدفمان مشخص کنیم هدف ما از پشتوانهی بالاتری برخوردار خواهد بود و ضمانت اجرایی بیشتری خواهد داشت.
۲ : وضعیت موجود را مورد بررسی قرار دهیم:
اینکه در حال حاضر دقیقاً در کجای زندگی و مسیر رسیدن به هدفمان هستیم بسیار مهم است. بهطور مثال اگر هدفمان بهبود روابط خانوادگی است باید بررسی شود که الآن در چه سطحی از رضایت روابط خانوادگی قرار داریم. یا اگر هدفمان این است که سحرخیز شویم باید وضعیت فعلی و ساعتی که در حال حاضر از خواب بیدار میشویم را موردبررسی قرار دهیم. نکتهی مهمی که در این بخش وجود دارد این است که اگر بخواهیم تغییر کنیم باید وضعیت موجودی که در آن هستیم را بپذیریم حتی اگر به نظرمان بسیار اسفناک و بد باشد؛ زیرا مرحلهی اول تغییر، پذیرش وضعیت فعلیمان است.
۳: وضعیت مطلوب را موردبررسی قرار دهیم:
تعریف ما از وضعیت مطلوب نسبت به هدفمان و تصورمان از وضعیت مطلوب، شاخص بسیار خوبی برای تغییر کردن در اختیار ما قرار میدهد. درواقع اینکه بدانیم کجا هستیم و به کجا قرار است برویم فرایند تغییر را برای ما آسان، واضح و روشنتر میکند.
تصویر موفقیت همان نیرویی است که به ما انرژی و انگیزهی قدم برداشتن در مسیر هدفمان را میدهد؛ بنابراین بسیار مهم است که ما تعریف و تصویری واضح از موفقیت در ذهنمان داشته باشیم.
۴- :امکانات، گزینهها و موانع رسیدن به هدف را موردبررسی قرار دهیم:
ما از چه امکاناتی برای رسیدن به هدفمان برخورداریم؟ چه گزینههایی را میتوانیم لیست کنیم که ما را در مسیر رسیدن به هدفمان یاری میکنند. تفکر عمیق در این مرحله میتواند گزینههایی را برای ما نمایان کند که علیالظاهر به ذهنمان خطور نمیکرد. در این مرحله همچنین، موانعی که بر سر راه هدفمان قرار دارند و نیز موانع احتمالی موردبررسی قرار میگیرند. در این مرحله مزایا و معایب هر گزینه را بررسی کرده و بهترین گزینه که با شرایط فعلی برای رسیدن به هدفمان مناسب است را مشخص میکنیم.
5 :در مرحلهی آخر با توجه به گزینهی انتخابی، اقدام و دستورات عملی مشخص میشوند و اولین قدم را برای رسیدن به هدفمان طی یک بازه زمانی مشخص برمیداریم. این ۵ مرحله کل فرایند تغییر یعنی گذر از وضع موجود و رسیدن به وضعیت مطلوب را بیان میکند.
تغییری که از این رهگذر و طی این مراحل صورت میگیرد بسیار ماناتر و پایدارتر خواهد بود. چراکه این تغییر کاملاً نظاممند و هدفمند صورت میگیرد و آغاز و انجام آن و اتفاقاتی که در طی مسیر رخ خواهند داد تا حد زیادی پیشبینیشده بوده و پیش رویمان قرار دارند.
تغییر نگرش در کوچینگ چگونه صورت میپذیرد؟
گاهی برای اینکه ما به نتیجهی دلخواهمان در زندگی برسیم لازم است باورهایمان را تغییر داده و نگرش و دیدگاه خودمان را نسبت به مسائل و دنیای پیرامونمان تغییر دهیم چراکه رفتارهای ما از باورهای ما تغذیه میکنند و تغییر باورها برای رسیدن به اهداف نقش بسیار مهمی دارند. این تغییرهای بنیادی در عقاید و باورها میتواند دنیای بیرون ما را تغییر دهد.
باورها چیستاند؟
باورها یا عقاید تمام یادگیریهای مستقیم یا غیرمستقیم ما در طول زندگی هستند که در ذهن ناخودآگاه ما جای گرفتهاند. این باورهای ماست که تعیین میکند دنیای اطرافمان را چطور ببینیم و رفتارهای ما بر اساس باورهایمان شکل میگیرند. هر باور برای ما نتیجهای داشته و این نتیجه خود را به شکل یک تصمیم، رفتار یا عادت نشان میدهد.
جایگاه باورها و عقاید، ضمیر ناخودآگاه ماست و تا زمانی که آگاهانه سری به باورهایمان نزنیم و آنها را زیرورو و هرس نکنیم، باورهایمان تغییر نمیکنند. این باورهای ماست که تعیین میکند:
چطور زندگی کنیم، چطور دنیا را ببینیم، چه چیزهایی را به سمت خود و زندگیمان روانه کنیم، چه دستاوردهایی داشته باشیم و….
درواقع رسیدن به این آگاهی بسیار حیاتی و مهم است که زندگی اکنون، امروز و اینجای ما دستپروردهی باورهای ماست و باید باورهایمان را تغییر دهیم تازندگیمان تغییر کند.
اگر خواستید سری به باورهایتان بزنید و آنها را وارسی کنید یادتان باشد که ابتدا باورهایتان را نسبت به خواستهها و اهدافتان در زندگی سنجیده و بعد تصمیم بگیرید که کدام باور را حفظ و تقویت کرده یا تغییر دهید.
انواع باورها + فواید کوچینگ در تغییر باورها
درواقع ما دودسته باور داریم:
* باورهایی که دررسیدن به اهدافمان یاریدهنده و پیش برنده هستند.
این باورها برای دستیابی به اهدافمان بسیار ضروری بوده و بهتر است آنها را حفظ کرده و در صورت نیاز تقویت کنید.
* دستهی دوم باورهای محدودکنندهای هستند که بهاصطلاح دست و پای ما را برای رسیدن به اهدافمان میبندند و مانع پیشرفت ما در زندگیمان میشوند.
این باورها همچون ترمزی در مسیر دستیابی به اهداف ما عمل کرده و همان بخشهایی از زندگی ما هستند که در آنها سردرگم و ناامید شده و معتقدیم مسائل بهگونهای که ما میخواهیم پیش نمیرود؛ بنابراین لازم است باورهای شتابدهنده و محدودکنندهی خود را در مسیر رسیدن به اهدافمان شناسایی کنیم تا بتوانیم با سرعت بیشتری به نتایج دلخواهمان در زندگی برسیم.
لازم است بدانیم که دستیابی و پی بردن به باورهای محدودکننده و یاریدهنده زمانبر بوده و انرژی فکری زیادی میطلبد و تنها با عمیق شدن در وجود خودمان میتوانیم آنها را شناسایی کنیم. فرآیند کوچینگ و حضور شخص کوچ نیز در این مسیر و روند تفکر عمیق در جهت ریشهیابی باورها میتواند بسیار مؤثر و کمککننده باشد.
کوچینگ به افراد کمک میکند تا بتوانند باورهایی که پشت رفتارهایشان پنهانشده و باعث بروز رفتارهای مشخص در آنها شده را شناسایی کنند.
سخن آخر
ما در این مقاله سعی کردیم شما را با فواید کوچینگ برای تغییر زندگی آشنا کنیم. چراکه همه ما میدانیم که تغییرکردن فرآیندی بسیار سخت است و تنها در یک شرایط امکانپذیر و اسان میشود که در ابتدا بتوانیم باورهایمان را که سالیان سال با ما بوده اند را تغییر دهیم. برای سهولت در انجام ابن تغییر، قطعا بودن و داشتن یک کوچ حرفه ای میتواند اسن مسیر سخت را برای ما آسان و شیرین کند.
نویسنده مقاله: محبوبه سعیدی راد