گاهی برای رسیدن به یک تغییر بنیادی باید از روشهای تکراری گذشته دست بکشی و راههای جدیدی را امتحان کنی. تجربه نشان داده است که چسبیدن به عادات تکراری گذشته، شانس تغییر را از ما میگیرد. پس بیایید با خواندن این مقاله، چگونگی بهکارگیری راههای جدید تغییر و انجام اقدامات متنوع برای تغییر را یاد بگیریم. خواندن این مقاله که در زمینه انجام اقدامات متنوع برای تغییر است در واقع خود بهنوعی، یک تغییر است! پس با ما بمانید.
بخش زیادی از زندگی ما را کارها و اقداماتی تشکیل میدهند که هیچ سودی برای تغییر نداشتهاند و ما فقط آنها را تکرار و تکرار کردهایم، بدون اینکه به نتیجه دلخواهمان برسیم. تکرار بعضی کارها و اقدامات آنها را تبدیل به عادت کرده و این عادات بهمرور زمان بخشی جدانشدنی از زندگی ما شدهاند. همانگونه که در مقاله ابزار نهم کوچینگ تغییر نیز گفتیم عادتهای ما قویترین شاخص برای انتخابها و رفتارهای ما بهحساب میآیند و این عادتهای ما هستند که زندگی ما را میسازند. گاهی ما برای رسیدن به تغییر نیاز به تغییر عادتهای کهنه و پوسیده و انجام اقدامات متنوع برای تغییر داریم، گاهی باید روشهای قدیمی را کنار بگذاریم و راههای جدید و متنوعی را برای تغییر در پیش بگیریم. در ادامه به مبحث عادتها میپردازیم که نقش بسیار مهمی در تغییر ما در زندگی دارند.
عادت چیست؟
عادت به یک روش رفتاری گفته میشود که بهطورمعمول توسط افراد انجام میشود. عادتها، رفتارهایی هستند که بهمرورزمان تبدیل به بخشی از شخصیت و رفتار ما شدهاند. جالب است بدانید که تمامی عادات ما در تودهای در مغز قرارگرفتهاند. به این تودهها «گانگالیونهای پایهای» یا «Basal ganglia» میگویند که تمامی عادتها در درون آنها شکل میگیرند.
در سال ۱۹۹۰ میلادی، دانشمندان با بررسی مغز حیوانات به وجود این گانگالیونها پی بردند. درواقع وقتی این تودهها را از مغز حیوانات آزمایشگاهی جدا کردند، آنها در انجام کارهای ساده مانند غذا خوردن یا پیدا کردن مسیر لانهشان دچار مشکل میشدند. این تودهها در مغز انسانها نیز وجود دارند و وقتی گانگالیون های مغز آنها دچار مشکل شود، آنها نیز در انجام سادهترین کارهای روزمره خود به مشکل برمیخوردند. اما اصلاً چرا چنین بافتهایی در مغز ما وجود دارند و چرا ما باید بر اساس عادتهایمان رفتار کنیم؟ با کمی تأمل میتوان به فلسفه عمیق عادتها در زندگی پی برد، فقط کافی است زندگی را بدون عادت تصور کنید!
پژوهشهای زیادی نشان دادهاند که انسانها در طول روز بیش از ۴۰ درصد کارهای خود را بهصورت ناآگاهانه و صرفاً از روی عادت انجام میدهند و خوب یا بد بودن عادتهای ما بهمثابه یک چاقوی دو لبه عمل کرده و میتواند برای ما سودمند یا مضر باشد. اگر ما بتوانیم عادتهای مثبت را جایگزین عادتهای منفی کنیم درنهایت به سبک درست زندگی کردن دستیافته و میتوانیم تغییرات بزرگ و بنیادی را در زندگیمان ایجاد کنیم.
انجام اقدامات متنوع برای تغییر
تنوع و انجام کارها به شکلی متفاوت مانند نوشدارویی بر زخم روزمرگیها و ایجاد عادتهای مؤثر است. همهی ما انسانها روزها، ماهها و حتی سالها برای رسیدن به تغییرات مثبت تلاش کردهایم اما فقط چند درصد از ما موفق به ایجاد تغییرات بزرگ در زندگیمان شدهایم. بهراستی علت این امر چیست؟
ما انسانها، روزها، ماهها و سالهای مکرر زیادی را صرف پرخوری، نوشیدن الکل، سیگار کشیدن و حتی مصرف مواد مخدر کردهایم و همچنین، تلاشهای مکرر زیادی هم برای ترک اینگونه موارد انجام دادهایم که اکثر آنها بینتیجه ماندهاند. ما بارها و بارها با خود تصمیم گرفتهایم که از فردا الکل ننوشیم و سیگار نکشیم، بارها و بارها به خود و خانوادهمان قول دادهایم که بعد از سمزدایی مواد مخدر در بیمارستان و ترک مواد مخدر دیگر سمت آن نرویم اما هر بار دوباره لغزش کردیم. آیا تابهحال به این فکر کردهاید که چه چیزی باعث شکست ما در تغییر میشود؟
آری، رکود و روزمرگی و عدم انعطافپذیری و تابآوری ما در برابر تغییرات میتواند مهمترین دلیل ما برای عدمتغییر باشد که در ادامه به توضیح این موارد میپردازیم:
رکود و روزمرگی
روزمرگی به معنای گذراندن روزهای تکراری و یکنواخت است که برای هر فردی کسلکننده و خستهکننده است. وقتی تعادل زندگی ما به هم میخورد و ما برای ایجاد تعادل جدید در زندگی هیچ تلاشی نکنیم گرفتار روزمرگی میشویم؛ وقتی معتقدیم همهچیز سر جای خودش است و هیچ مسئله جدیدی در زندگیمان اتفاق نمیافتد و لازم نیست برای رسیدن به تعادل جدید فکر کنیم آنگاه دچار روزمرگی میشویم.
۳ علل روزمرگی و انجام کارهای تکرار
۱. نداشتن هدف و انگیزه
اولین و مهمترین چیزی که منجر به روزمرگی و رکود در آدمها میشود نداشتن هدف و انگیزه است. زمانی که انسان هدفی نداشته باشد انگیزهای هم برای ادامه حرکت نخواهد داشت. وقتیکه فردی هدفی نداشته باشد، صبح که از خواب بیدار میشود صرفاً به کارهای روزانه خود میاندیشد و هیچ هدف و انگیزهای در او وجود ندارد. بنابراین رهایی از روزمرگی و ایجاد تغییرات بزرگ در زندگی ممکن است هدف مهم هر فردی باشد.
همانگونه که در مقاله ابزار چهارم کوچینگ تغییر گفتیم ما انسانها در تمامی برهههای سخت و پر مشکل زندگی نیازمند تغییر هستیم و لازمهی این تغییر، داشتن انگیزه است. داشتن عطش، اشتیاق و انگیزه لازم برای تغییر درواقع وظیفهای است که از روز نخست به ما انسانها سپردهشده است. وقتی انگیزهای برای تغییر در ما نباشد آن انرژی و احساسی که باعث تلاش در ما برای تغییر میشود را نخواهیم داشت و انجام اقدامات متنوع برای تغییر برای ما سخت میشود. وقتی یکسری روشهای تکراری را همیشه برای رسیدن به تغییر انجام میدهیم اما به نتیجهی دلخواهمان نمیرسیم لازم است بررسی کنیم که چه چیزی کم داریم که باعث شکست ما میشود، شاید کمبود انگیزه و اشتیاق و یا شاید هم لازم است که روشهای دیگری را برای تغییر امتحان کنیم.
۲. مرگ خلاقیتها
عامل دیگری که منجر به روزمرگی میشود مرگ خلاقیتها در انسان است. مرگ خلاقیتها نیز انسان را دچار روزمرگی کرده و اینکه صرفاً کارهای روزانه را بهطور مکرر انجام دهیم باعث میشود که ما هیچگاه نتوانیم ایدههایی نو و جدید خلق کنیم.
۳. عدم انعطافپذیری
انعطافپذیری یک ویژگی شخصیتی است که نشان میدهد یک شخص تا چه حد میتواند با تغییر شرایط کنار بیاید و در مشکلات و امور خود از روشهای خلاقانه استفاده کند. این ویژگی هنگامی خود را نشان میدهد که عوامل استرسزا یا حوادث غیرمنتظرهای یا تغییری بزرگ رخ میدهد و فرد را ملزم به تغییر موضع، چشمانداز یا تعهدش میکند.
۵ ویژگی افراد انعطافپذیر
انعطافپذیری بالا با پنج ویژگی مشخص میشود که شامل اعتمادبهنفس کافی، تحمل، همدلی، مثبت بودن و احترام به دیگران هست که در ادامه به توضیح آنها میپردازیم:
۱- داشتن اعتمادبهنفس به این معنی است که شما به خود، تواناییها و زیرکیتان ایماندارید.
۲- تحمل داشتن به این معناست که شما پذیرای نظرات و عملکردهای متفاوت از دیدگاه خود هستید. ما همگی افرادی را میشناسیم که تحمل اعتقادات مذهبی یا سیاسی دیگران را ندارند.
۳- سومین ویژگی افراد انعطافپذیر، همدلی است. ریشه کلمه همدلی در یونان به معنی احساس است. همدلی اصطلاحی برای داشتن احساسی عمیق است و به این معناست که «من آنچه را که شما احساس میکنید احساس میکنم و میتوانم خودم را جای شما بگذارم.» معنای دیگر همدلی، همدردی بوده که به معنای تصدیق احساسات دیگری است.
۴- چهارمین ویژگی افراد با انعطافپذیری بالا، مثبت بودن است. نگرشهای مثبت در زندگی منجر به روی دادن وقایعی مثبت در زندگی شما میشود.
۵- و پنجمین ویژگی افراد انعطافپذیر، احترام به دیگران است. این همان میل صادقانه برای درک و در نظر گرفتن انتخابها، تعهدات و نیازهای دیگران در رابطه با خواستههای شماست.
تابآوری
تابآوری (Resilience) به معنای ظرفیت عبور از شرایط دشوار و ادامهدار و داشتن توانایی ترمیم خویشتن است. تابآوری یعنی اینکه فرد بتواند سلامت روان خود را در مواجهه با سختیها حفظ کند. وجود این ظرفیت در انسان باعث میشود او بتواند پیروزمندانه از رویدادهای ناگوار زندگی بگذرد و علیرغم قرار گرفتن در معرض تنشهای شدید، شایستگی اجتماعی، تحصیلی و شغلی خود را ارتقا دهد.
تابآوری به معنای توانایی مقابله با شرایط دشوار و پاسخ انعطافپذیر به فشارهای زندگی است و به افراد قدرت میدهد تا با مشکلات پیش رو مواجهه سالم داشته باشند، بر سختیها فائق آیند، با جریان زندگی حرکت کنند و با موقعیتهای غیرمنتظره کنار بیایند.
۴ عامل مؤثر در انجام اقدامات متنوع برای تغییر
در ادامه به معرفی روشهایی میپردازیم که به شما کمک میکند تا از پس انجام اقدامات متنوع برای تغییر برآمده و بتوانید تغییراتی بنیادی را برای خود رقم بزنید.
۱. انتخاب اهداف بهصورت واضح و آشکار
برای ایجاد تغییر به شکلی بنیادی بهتر است همه اهدافتان را بهطور واضح و روشن مشخص کنید. در ابتدا بهتر است اهدافی را انتخاب کنید که جزء اهداف کوتاهمدت شما هستند. زیرا با رسیدن به این اهداف بعد از مدتی باورهای ذهنیتان نسبت به خودتان بهتر و قویتر میشود.
ممکن است در ابتدا هیجانزده شوید و چیزهایی را انتخاب کنید که از باورهای ذهنی شما بسیار دور هستند. پس عجله نکنید و از قدمهای کوچک شروع کنید. وقتی انگیزه را لازم را به دست آورده و بهتدریج افکار و باورهایتان نسبت به خودتان تغییر کرد آنگاه میتوانید اهداف بزرگتری را انتخاب کنید.
۲. افزایش عزتنفس
عزتنفس (Self-Esteem) همان احساس ارزش درونی است که هر فرد نسبت به خود واقعیاش دارد. این حس میتواند باور توانمند بودن و انگیزه داشتن را در شما بیدار نگه دارد تا بادید مثبتتری به زندگی نگاه کنید و برای تحقق اهدافتان تلاش کنید. شخصیت و هویت شما تا حد زیادی به این بستگی دارد که چه تصویری از خودتان در ذهن دارید.
افرادی که عزتنفس بالایی دارند در مقابل مشکلات زندگی انعطافپذیرتر بوده و تابآوری بالایی از خود نشان میدهند. آنها به روشهای تکراری و پوسیده برای تغییر نمیچسبند و برای تغییر زندگیشان حاضرند روشها و شرایط جدیدی را امتحان کنند.
۳. توجه به افکار و احساسات خود
یکی دیگر از عواملی که بر انجام اقدامات متنوع برای تغییر تأثیر مثبت دارد توجه به افکار و احساسات خود است. برای رسیدن به تغییرات کارآمد بهتر است به افکار و احساسات درونی خود توجه کنید و این هنر را داشته باشید که بتوانید میان محیط پیرامون و افکار و اندیشههایتان تعادل برقرار کنید و مدام درگیر این نباشید که دیگران دربارهی شما چه میگویند و یا آیا کاری که انجام دادهاید درست است یا خیر.
اگر چنین طرز فکری داشته باشید قطعاً ازلحاظ احساسی دچار تغییرات منفی شده و ممکن است بهمرورزمان اعتماد به نفس و انگیزه خود را برای تغییر از دست بدهید.
بد نیست این را بدانید که هر فردی نقاط قوت و ضعف مخصوص به خود را دارد و هیچ انسانی کامل و بیعیب نیست. بنابراین احساس ارزشمندی را در خود بالا ببرید تا بتوانید با نقصهای خود راحتتر روبرو شوید و درصدد رفع آنها برایید. اگر بتوانید بر افکار و احساسات خود متمرکز باشید و کنترل آنها را در دست داشته باشید میتوانید بهراحتی بر احساسات منفی همچون خشم، پرخاشگری، خودکمبینی، استرس و افسردگی و….که مانع بزرگی در ایجاد تغییرات هستند فائق آیید.
۴.از افکار منفی خود دوریکنید
یکی از مواردی که به شما کمک میکند تا بتوانید انعطافپذیرتر بوده و راههای متنوعی را برای رسیدن به تغییر امتحان کنید، دوری از افکار منفی است. بهتر است سعی کنید کمتر به شکستها و ناکامیهای خود فکر کنید. یکی از راههای رسیدن به آرامش ذهن، استفاده از مدیتیشن است. هرروز صبح وقتی بیدار میشوید، ذهن شما هیچ مشغولیتی ندارد و بدن شما در اوج آرامش قرار دارد و بهتر است به مدت ۱۵ دقیقه مدیتیشن کنید. روش دیگر این است که درباره افکار منفیتان بنویسید، نوشتن افکار منفی تأثیر فوقالعادهای بر آرامش ذهن شما دارد. با نوشتن و فکر کردن به اینگونه تفکرات خیلی راحتتر میتوانید از شر آنها خلاص شوید.
روش دیگر این است که به افکار منفیتان توجه نکنید. گاهی نیاز دارید افکار منفی را از خود دور کنید و به این شکل با اینگونه افکار مبارزه کنید؛ در این زمانها بهتر است حواستان را بافکر کردن به یک موضوع جالب پرت کنید و سعی کنید بر موضوع دیگری تمرکز کنید مانند گوش دادن به یک موسیقی خاص و یا دیدن یک برنامه تلویزیونی جالب.
کلام آخر
در پایان این سخن از ترجمه زندگی را همیشه به یاد داشته باشید که شما میتوانید آن درختی باشید که در برابر طوفانها و سیلابها خم میشود اما نمیشکند. اگر برای رسیدن به تغییرات بزرگ صدها راه تکراری را رفتهاید و نتیجه نگرفتهاید بهتر است راههای جدید را امتحان کنید، بهتر است پا به قلمروهای بکر و نرفته بگذارید و روشهای جدیدی را امتحان کنید. چراکه انجام اقدامات متنوع برای تغییر مانند تیری بر قلب رکودها و روزمرگیها و عدمتغییرهاست.
نویسنده مقاله:خانم محبوبه سعیدی راد