پرخاشگری چیست؟
واژه ی پرخاشگری در روانشناسی به معنی رفتاری است که منجر به آسیب و درد شده و می توان آن را یک احساس و هیجان منفی دانست که به طور کلامی و رفتاری خود را نشان می دهد. براون پرخاشگری را اینگونه تعریف می کند: هر عمل و رفتاری که به طور مستقیم و در جهت هدفی و به منظور آزار و اذیت رساندن به افرادی که مایل نیستند مورد آزار و اذیت قرار بگیرند پرخاشگری نامیده می شود. خشم و پرخاشگری ممکن است به صورت بدنی (کتک زدن) ، لفظی (فریاد زدن یا رنجاندن کلامی) یا تجاوز به حقوق دیگران (چیزی را به زور گرفتن) باشد.
وقتی در شرایط پرخاشگری قرار می گیرید احساس آزردگی و بی قراری داشته و خود را تحت فشار احساس می کنید. کنترل رفتار در چنین موقعیت هایی دشوار می شود و امکان دارد ندانید چه رفتاری در آن موقعیت مناسب است.
نظریه های روان شناختی و زیستی درباره ی پرخاشگری
نظریه های مربوط به پرخاشگری با توجه به دو عامل ذاتی و غریزی و عوامل زیست شناختی بوجود آمده اند.
- نظریه ی فروید درباره ی پرخاشگری: زیگموند فروید روانکاو بزرگ اتریشی، پرخاشگری را رفتاری غریزی و ذاتی می دانست. از دیدگاه او پرخاشگری در انسان نماینده ی غریزه ی مرگ است که در مقابل غریزه ی زندگی در حال فعالیت است. در واقع غریزه ی زندگی ما را در جهت ارضای نیازها و حفظ بقا هدایت می کند و این در حالی ست که غریزه ی مرگ به صورت پرخاشگری سعی می کند نابودگری و تخریب کند. از دیدگاه فروید پرخاشگری حالتی مخرب و منفی دارد. هنگامی که این غریزه متوجه درون شود به صورت تنبیه خود و خودویرانگری ظاهر شده و هنگامی که این غریزه متوجه بیرون شود به صورت خصومت، تخریب و قتل بروز پیدا می کند.
- نظریه ی لورنز درباره ی پرخاشگری: به اعتقاد لورنز پرخاشگری از غریزه جنگیدن سرچشمه می گیرد که میان انسان و حیوان مشترک است و انرژی این غریزه به طور ثابت در آنها تولید می شود که در نتیجه، احتمال پرخاشگری با افزایش انرژی و شدت محرکها افزایش پیدا می کند.
- عوامل ژنتیکی: مطابق با دیدگاه پژوهشگران در حوزه ی ژنتیک، افرادی که خانواده هایشان سابقه اختلالات روانپزشکی دارند بیشتر ممکن است دست به اعمال خشونت آمیز بزنند تا کسانی که این سوابق را ندارند. همچنین کسانی که نمره ی بهره هوشی پایینی دارند بیشتر ممکن است پرخاشگری و بزهکاری از خود نشان دهند.
- نقش نوروترنسمیتر ها در پرخاشگری: نوروترنسمیترها یا انتقال دهنده های عصبی موادی هستند که از سلول های عصبی ترشح می شوند و تاثیرات زیادی بر جسم و روان و رفتارهای ما دارند. یکی از نوروترنسمیترهای اصلی در مغز سروتونین است که نقش قابل توجهی در بروز پرخاشگری دارد. پژوهش ها نشان داده اند که کاهش عملکرد سرتونورژیک مغزی منجر به پرخاشگری های تکانشی، خودکشی و سوء مصرف مواد می شود. همچنین انتقال دهنده ی عصبی دیگری به نام نوراپی نفرین نیز در بروز پرخاشگری نقش داشته و کاهش نوراپی نفرین می تواند میزان پرخاشگری های مجرمانه و دفاعی را بهبود بخشد.
- نظریه یادگیری اجتماعی بندورا درباره ی پرخاشگری: مطابق با نظریه ی آلبرت بندورا، افراد پرخاشگری را از طریق یادگیری مشاهده ای و یادگیری وسیله ای یاد می گیرند. رفتارهای پرخاشگرانه را می توان از طریق مشاهده ی رفتار پرخاشگرانه ی دیگران آموخت. همچنین اگر رفتار پرخاشگرانه با یک جایزه تقویت شود احتمال بیشتری وجود دارد که شخص در موقعیت های دیگر نیز آن رفتار پرخاشگرانه را نشان دهد.
- نظریه پرخاشگری در پاسخ به ناکامی مربوط به جان والر: مطابق با دیدگاه جان والر و همکارانش، پرخاشگری همیشه بعد از احساس ناکامی می آید و تمام رفتارهای پرخاشگرانه در نتیجه ی ناکامی بروز پیدا می کنند. مطابق با این دیدگاه، ناکامی هنگامی رخ می دهد که رفتار برانگیخته شده در فرد آنچنان مورد مخالفت و بازداری قرار می گیرد که فرد به هدفش دست نمی یابد و در نتیجه رفتار پرخاشگرانه را از خود بروز می دهد.
انواع پرخاشگری
- پرخاشگری جسمی: پرخاشگری جسمی شامل رفتاری پرخاشگرانه است که فرد بوسیله ی آن به خودش یا دیگران آسیب وارد می کند مانند کتک زدن، گاز گرفتن، استفاده از سلاح و چاقو یا مشت و لگد زدن.
- پرخاشگری روانی: رفتاری پرخاشگرانه که با هدف آسیب روانی زدن به فردی دیگر انجام می شود مانند دیگران را دچار اضطراب و استرس و افسردگی کردن.
- پرخاشگری هیجانی: رفتاری پرخاشگرانه که از لحاظ هیجانی به فردی دیگر آسیب زده و باعث می شود فرد از لحاظ احساسی و هیجانی بهم بریزد و دچار کشمکش های درونی شود.
- پرخاشگری کلامی: رفتاری پرخاشگرانه که به صورت کلام و گفتار به فردی دیگر گفته می شود تا او را تحقیر، سرزنش کرده و باعث شود فرد دچار احساس حقارت و کمبود اعتماد به نفس شود.
پرخاشگری را بر مبنای نوع و میزان شدت آن به چهار دسته ی دیگر نیز تقسیم می کنند که شامل موارد زیر است:
- پرخاشگری تصادفی
- پرخاشگری اشاره ای
- پرخاشگری خصومت آمیز
- پرخاشگری ابزاری
پرخاشگری تصادفی: پرخاشگری ها همیشه با هدف خاصی صورت نمی گیرد و گاهی افراد به خاطر بی دقتی، تنبلی یا توجه نکردن به چیزهایی که در اطرافشان رخ می دهد رفتار پرخاشگرانه از خود بروز می دهند. این نوع پرخاشگری ها عمدی نبوده و فرد قصد آزار رساندن به کسی را نداشته و به آنها تصادفی می گویند. وقتی شما پای کسی را به طور اتفاقی لگد می کنید یا دستتان به طور غیر عمدی به صورت کسی می خورد پرخاشگری تصادفی از خود نشان داده اید.
پرخاشگری بیانی: در پرخاشگری بیانی نیز فرد هدف خاصی را از بروز رفتار پرخاشگرانه اش دنبال نمی کند و به دنبال آسیب زدن به دیگران نیست اما به دنبال کسب لذت از تحریک کردن و برآشفتن دیگران است و اینکه چه تاثیری می توانیم بر دیگران بگذاریم. مثلاً فرض کنید دو کودک دارید، یکی از آنها از بازی با لگوها و اسباب بازی هایش لذت می برد و دیگری از پرت کردن و شکستن اسباب بازی ها لذت می برد. هر دو کودک از بازی شان لذت می برند و نمی خواهند به یکدیگر آسیب بزنند اما یکی از آنها با تخریب اسباب بازی دیگری، پرخاشگرانه رفتار کرده است.
پرخاشگری خصومت آمیز: در این نوع پرخاشگری، فرد با هدف آسیب زدن به شخص دیگر دست به اعمال پرخاشگرانه چه به صورت جسمی و روانی و چه به صورت هیجانی و کلامی می زند. پرخاشگری خصومت آمیز که امروزه به آن قلدری هم می گویند یکی از مشکلات دنیای این روزهاست و با ظهور اینترنت و رسانه های اجتماعی این نوع پرخاشگری بیشتر شده و لازم است که به آن توجه شود.
پرخاشگری ابزاری: این نوع پرخاشگری، رفتاری پرخاشگرانه بوده که هنگام جنگیدن بر سر یک چیز خاص خود را نشان می دهد و یک نفر آسیب می بیند. دو کودک را تصور کنید که به خاطر یک اسباب بازی باهم درگیر می شوند و هر یک از آنها می خواهد صاحب آن اسباب بازی باشد. آنها قصد آزار دادن یکدیگر را ندارند و فقط اسباب بازی را برای خود می خواهند و نمی دانند که از راه های مسالمت آمیز دیگری نیز می توان آن را به دست آورد.
دلایل بروز رفتار پرخاشگرانه
از دلایل بروز رفتار پرخاشگرانه می توان به موارد زیر اشاره کرد:
- نشان دادن برتری مان نسبت به دیگران.
- نشان دادن عصبانیت و دشمنی مان به فردی دیگر.
- برای ترساندن و تهدید دیگران.
- برای رسیدن به یک هدف حتی اگر نیاز نباشد برای رسیدن به آن هدف پرخاشگرانه عمل کنیم.
- برای رقابت با دیگران و اینکه نشان دهیم از آنها برتریم.
راه های غلبه بر پرخاشگری
۱) نسبت به علایم هشدار دهنده ی خشم و عصبانیت در خودتان ذهن آگاه باشید. علایمی مانند فشردن دندان هایتان به هم، گره کردن مشت ها، بالا رفتن ضربان قلب، تنفس سریع و عرق کردن.
۲) با استفاده از مدیتیشن و یوگا از تکنیک های تن آرامی، تنفس عمیق و آرام سازی تدریجی ماهیچه ها برای رسیدن به آرامش کمک بگیرید.
۳) سعی کنید بر روی حواس پنجگانه و چیزهایی که از طریق این حواس دریافت می کنید، مانند بوها، مزه ها، صداها و چیزهایی که می شنوید و می بینید تمرکز کنید.
۴) از منبع پرخاشگری تان دوری کرده و به پیاده روی بپردازید و با انجام فعالیت های دیگر حواس تان را نسبت به چیزی که باعث پرخاشگری شما شده پرت کنید.
۵) افکار منفی را با افکار مثبت جایگزین کرده و مثبت اندیش باشید.
۶) اگر برای کنترل پرخاشگری یا عصبانیت تان خود را ناتوان می بینید می توانید از کمک حرفه ای یک متخصص بالینی بهره مند شوید.
منابع
- Guilbeault Lauren, (2021) Are There Different Types OfAggression?https://www.mind-diagnostics.org/blog/aggression/are-there-different-types-of-aggression
- Kendra cherry, 2021, What Is Aggressiht https://www.verywellmind.com/what-is-aggression-2794818