برای تغییر در دنیای بیرون، باید دنیای درونمان را عمیقاً تغییر دهیم. باید ابعاد درونی و بیرونی تغییر را بهخوبی بشناسیم. تاوقتی طرز فکر، رفتار و برخورد ما با دنیا عوض نشود هیچ چیز به طور پایدار در دنیای بیرون ما تغییر نمی کند. ترجمه زندگی در این مقاله به بررسی ابعاد درونی و بیرونی تغییر در زندگی می پردازد. برای شناختن این ابعاد درونی و بیرونی تغییر و شناختن ۴ مانع تغییر با ما همراه باشید.
آیا تابهحال به این فکر کردهاید که چقدر درگیر دنیای بیرون از خود هستید؟ چقدر از عمر خود را صرف تلاش برای تغییر دنیا یا انسانهای اطراف خود کردهاید؟ آیا تابهحال به این اندیشیدهاید که رویدادهای بیرونی چقدر تمرکزتان را به هم زده و باعث تغییر مسیر شما در زندگی میشوند؟ زندگی و کارهای روزمرهی شما چقدر به دنیای بیرون وابسته است و به خاطر این وابستگی همیشه در زندگی خود ناآرام هستید؟ آیا تابه حال به این فکر کرده اید که شناخت ابعاد درونی و بیرونی تغییر چه میزان بر رشد وتعالی فردی شما تاثیرگذار است؟و اینکه شناخت ابعاد درونی و بیرونی تغییر چه نمودی بر آرامش زندگی شما دارد؟
بهتر است بدانید که اصلیترین دلیل ناآرامی شما، تمرکز بر عوامل خارجی و دنیای بیرون است و این دنیای بیرون فقط وقتی تغییر میکند که شما از درون تغییر کنید در واقع به شناخت خوبی از ابعاد درونی و بیرونی تغییر رسیده باشید.
در دنیای بیرون، میلیاردها عوامل خارجی وجود دارند که هر لحظه حواس شما را به خود معطوف کرده و دنیای درون شما را آشفته میکنند. وقتی از دنیای بیرون حرف میزنیم، منظورمان انسانها، شرایط و رویدادهای خارجی هستند که در زندگیتان حضور دارند و میتوانند همهی وجود شمارا آشفته کنند و تقریباً اکثر انسانها پیوسته به دنبال تغییر این عوامل بیرونی هستند.با دانستن ابعاد درونی و بیرونی تغییر راحتتر میتوانید این مسیر را طی کنید.
بد نیست بدانید که این عوامل خارجی که سعی در تغییر آنها دارید، عوامل مجزایی نبوده و همه تابع درون شما هستند و مشکل از جایی آغاز میشود که شما همه تمرکز خود را صرف تغییر چیزهایی میکنید که تغییر دادن آنها غیرممکن است.
وقتی کسی با شما خوب رفتار نمیکند، بهاحتمالزیاد تمایل دارید که از او ایراد گرفته و او را مقصر بدانید بدون اینکه به ابعاد درونی و بیرونی تغییر خود توجه کرده و به این نکته توجه کنید که با تغییر خود از درون و تغییر نحوه تعامل خود با جهان بیرون، بهسادگی میتوانید هر چیزی در دنیای بیرون را تغییر دهید.
برای تغییر در جهان بیرونمان، نیازمندیم در جهان درونمان تغییرات عمیقی ایجاد کنیم. تا زمانی که طرز فکر و شخصیت ما عوض نشود. هیچچیز بهطور پایدار در جهان بیرون ما تغییر نمیکند و فقط تلاش بیهوده کردهایم.
۴ مانع که نمیگذارند شما تغییر کنید
در ادامه ۴ مانع مهم که تغییر را سخت و دشوار کرده و مانع از انجام آن میشود را به شما معرفی میکنیم تا با شناخت ابعاد درونی و بیرونی تغییر بتوانید سریع تر به اهداف خود برسید:
مانع اول: تمایل واقعی به تغییر هنوز در شما شکل نگرفته است.
شما میدانید که باید تغییر کنید و برای این تغییر باید ابعاد درونی و بیرونی تغییر را بهخوبی بشناسید. اما آیا این تغییر واقعاً آرزوی شماست؟ یا آنکه آرزوی والدین، همسر، دوستان، رئیس یا جامعهای است که در آن زندگی میکنید؟ اگر واقعاً نمیخواهید این تغییر را در عمق وجود خود ایجاد کنید، انجام آن بسیار سخت خواهد بود. در این وضعیت شما میتوانید تغییر را شروع کنید اما وقتی قصد درونی برای انجام این کار وجود نداشته باشد، بهراحتی انگیزه خود را ازدستداده و بعد از مدتی احساس میکنید نمیتوانید ادامه دهید و تسلیم میشوید.
برای رفع این مانع چه باید کرد؟
بهتر است بهطور واقع بینانه به اهداف خود فکر کنید. اگر آنها واقعاً هدفهای شما نیستند به این فکر کنید که چگونه میتوانید اهداف آگاهانهتری برای خود ایجاد کنید. بااینحال اگر هنوز مجبورید ادامه دهید؛ مثلاً به خاطر همسر یا شغل خود نمیتوانید این تغییر را رد کنید پس بهتر است دلایل خود را برای ادامه کار پیداکرده و تغییر را به هدفی شخصی بدل کنید.
مانع دوم: برای تغییر بهاندازه کافی شجاعت ندارید.
تغییر کردن میتواند ترسناک باشد. اما با شناخت ابعاد درونی و بیرونی تغییر قطعا راه شما هموارتر خواهد شد. درواقع انجام تغییر برای اولین بار یا قدم گذاشتن در کاری ناشناخته میتواند بسیار چالشبرانگیز و ترسناک باشد. بسیاری از افراد، شجاعت لازم برای تغییر را در خود ندیده و جسارت برداشتن اولین قدمها را ندارند.
برای رفع این مانع چه باید کرد؟
اگر تمایل به انجام یک کار واقعاً در شما وجود داشته باشد و انگیزه کافی برای آن داشته باشید باید بتوانید از راحتی و آسایش خود چشم بپوشید و با خطر و ناامنی ناشناختهها مواجه شوید. درواقع، روبرو شدن با ترسها به شما اعتمادبهنفس و شجاعت لازم برای طی کردن ادامه مسیر را خواهد داد. در این حالت حتی اگر به نتیجه دلخواه خود نرسید اما همچنان احساس خوبی در مورد خود خواهید داشت چرا که جرات کردهاید با ترسهای خود روبرو شوید، اتفاقات را کنترل کنید، اعتماد به نفس خود را بیشتر کنید.
مانع سوم: محیط شما را پس میزند.
عامل دیگری که ممکن است مانعی در برابر شما برای تغییر باشد، ناهماهنگ بودن با محیط است. مثلاً اگر سعی در کاهش وزن دارید و در اطراف شما کسانی هستند که هرروز فست فود میخورند، کار شما برای کاهش وزن بسیار دشوارتر خواهد بود یا اگر دلتان میخواهد مثبت فکر کنید اما دائماً با افراد منفیباف در رفتوآمد هستید و اخبار و رویدادهای منفی و ترسناک تلویزیونی را بیشازحد دنبال میکنید، تغییر برایتان بسیار دشوارتر خواهد بود.
برای رفع این مانع چه باید کرد؟
شما باید محیط اطرافتان را بهگونهای تغییر دهید که از هدف تغییر شما پشتیبانی کند. البته این بدان معنا نیست که مثلاً از دوستان یا خانواده خود فاصله بگیرید بلکه به این معنی است که شما با عوامل محیطی مغایر با تصمیمتان کمتر در تماس باشید و تا زمانی که روبرو شدن با این عوامل منفی در تصمیم شما تأثیری نگذارند همچنان به سمت محیطی بروید که از تصمیم به تغییر شما پشتیبانی کنند.
مثلاً اگر میخواهید وزن خود را کاهش دهید، افرادی را با اهداف مشابه پیدا کنید و در طول هفته مدتزمانی را با آنها سپری کنید. شما همچنین میتوانید با استفاده از افراد و اطلاعات انگیزشی و آموزشی مانند کتابها، کانالها، وبلاگها، مجلات و غیره برای خودتان فضایی مهیا کنید که در آن بهسوی تغییر درحرکت باشید
مانع چهارم: بعد از شکستهای متوالی ترجیح میدهید تسلیم شوید!
انسانها معمولاً در تنهاییشان از شکستهایشان نمیترسند. آنها معمولاً بعد از شکست، بلند میشوند و کار خود را از سر میگیرند. مثال روشن این قضیه بچهها هستند که بیتوجه به پیرامون خود بارها زمین میخورند و دوباره بلند میشوند؛ اما کافی است پدر و مادر بهمحض زمین خوردن آنها به سمتشان بدوند و ترس خود را به آنها منتقل کنند. درست در همین لحظه است که بچهها گریه و زاری سر میدهند و دیگر از جایشان بلند نمیشوند. در دنیای بزرگسالی نیز معمولاً این محیط و افراد پیرامون ما است که شکست را برای ما دشوار و ترسناک میکند.
کافی است به دیگران فکر نکنید و شکستهایتان را با آنها در میان نگذارید چون مردم غالباً در بیان عواقب شکستها اغراق میکنند و همین امر موجب میشود که شما دست از تلاش بکشید و تسلیم شوید.
برای رفع این مانع چه باید کرد؟
یادتان باشد که اگر شکست بخورید، آسمان به زمین نمیآید و مردم شمارا مسخره نخواهند کرد و زندگی همچنان ادامه خواهد یافت. درواقع ذهن شما مجبور است بارها و بارها شکست را تجربه کند یا احتمال شکست را در نظر داشته باشد تا بتواند بر ترس از شکست غلبه کند.
همچنین با تغییر دیدگاه خود و در نظر گرفتن شکست بهعنوان یک تجربه برای یادگیری میتوانید بفهمید که شکستها بهطور واقعی چیزهایی را به ما میآموزند که کتابها نمیتوانند آنها را به ما یاد دهند.
چگونه درونمان را تغییر دهیم؟ شناخت ابعاد درونی و بیرونی تغییر
ابعاد درونی و بیرونی تغییر شرایط و ضوابط خاص خودشان را دارند. تا زمانی که ما درون خود را تغییر ندهیم و افکار و باورهای ناکارآمدمان را به چالش نکشیم نمیتوانیم دنیای بیرونمان را عوض کنیم. درواقع تغییر کردن نیاز به پرورش یک شخصیت جدید دارد. تا زمانی که نتوانیم عادتهای بد قبلی را کنار گذاشته و عادتهای بهتری را جایگزین آنها کنیم نمیتوانیم دنیایمان را تغییر دهیم. در ادامه به معرفی ۴ راهکار میپردازیم که با کمک آنها میتوانید شخصیت درونی خود را تغییر دهید:
۴ راهکار تغییر شخصیت درونی:
۱. نگرش هایتان را تغییر دهید
توانایی دیدن یک آیندهی بهتر و تغییر افکار ناکارآمد یکی از تغییراتی است که باید در شخصیت درونی خود ایجاد نمایید. مهم نیست چه هدفی دارید بلکه مهم این است که با مثبت اندیشی بدانید چرا دارید به سمت آن هدف پیش میروید. مهم این است که با شناخت ابعاد درونی و بیرونی تغییر، مسیری که خیلی افراد آنرا سخت و نشدنی میپندارند را بتوانید بهراحتی طی کنید.
مثلاً فقط کافی نیست که بگویید میخواهم سیگار را ترک کنم بلکه باید یک چرایی قوی داشته باشید تا بتوانید در مقابل حذف عادت قبلی و رسیدن به عادت جدید، قوی باشید. چرایی شما برای ترک سیگار میتواند این باشد که میخواهید تا سنین پیری، سالم باقی بمانید و در کنار فرزندانتان سالم زندگی کنید.پسازاینکه چرایی قوی و محکم خود را پیدا کردید، باید آنها را درونی کرده و در عمق شخصیتتان بنشانید. وقتی این کار را انجام دهید آنگاه خواهید دید نتیجهای که به دست میآورید خیلی بهتر و بیشتر از قبل است.
۲. تغییر شخصیت درونی باشهامت روبرو شدن با ترسها
شخصیت درونی خود را طوری طراحی کنید که باوجود داشتن تردید و ترس همچنان شهامت به خرج دهید و برای هدفی که در سردارید دست به اقدام و عمل بزنید. شهامت داشتن و قدرت رویارویی با ترسها بایستی در شما درونی شود. مسلماً هرزمانی که قصد دارید عادت بدی را ترک نموده و عادت جدیدی را جایگزین کنید، دچار ترس و تردید میشوید چراکه مغز ما به ادامه دادن همان چیزهای آشنای قبلی که به آنها عادت کرده علاقه دارد؛ اما یادتان باشد که با تکرار همان روند قبلی، به همان نتیجهای میرسید که تاکنون رسیدهاید.
برای تغییر از درون باید مغزتان را به تکرار و تمرین و انجام کارهای جدید عادت دهید. همچنین تا وقتیکه چیزی به نام شهامت تغییر در شما ایجاد نشود نمیتوانید عادتهای گذشته را تغییر دهید.
بد نیست بدانید که گاهی اوقات برای به دست آوردن یکچیز جدید باید فداکاری کرده و چیزهای قبلی را از دست بدهید. مثلاً اگر میخواهید سلامتی بیشتری به دست آورید باید از دوستی با آدمهایی که مانع رسیدن شما بهسلامتی میشوند دوری کنید.
شما باید روابطتان را با دوستانی که چندین بار در هفته از شما میخواهند با آنها نوشیدنی الکلی یا غذاهای ناسالم و فست و فود بخورید یا با آنها مواد مخدر و سیگار بکشید را کاهش دهید. آری برای نه گفتن به عادتهای بد قبلی، بایستی شهامت نه گفتن را در خود پرورش دهید.
۳. تغییر شخصیت درونی با پرورش خلاقیت
خلاقیت، درواقع توانایی فکر کردن و اندیشیدن خارج از چارچوبهاست. کسی که خلاقیت داشته باشد و ابعاد درونی و بیرونی تغییر را بشناسد میتواند باقدرت تفکر خلاق خود بسیاری از موانع و محدودیتها را از میان بردارد و به اهداف خود دست پیدا کند. ما نمیتوانیم مثل همیشه عمل کنیم، خلاق نباشیم اما نتیجهای تازه به دست آوریم!
ما پیوسته در سفر زندگی، همانگونه که در حال رسیدن به اهدافمان هستیم، ممکن است بارها بارها دچار اشتباه و خطا شویم؛ اما سؤال اینجاست که از اشتباهاتمان چه چیزی خواهیم آموخت؟
همهی افراد موفق در این دنیا، از اشتباهات خود درس گرفته و آنها را وسیلهای قرار میدهند برای پیدا کردن راههای جدید و خلاقانهتر برای رسیدن به اهدافشان. این درواقع، همان روح خلاقیتی است که باید با شناخت ابعاد درونی و بیرونی تغییر، در درون خود بدمید.
افراد خلاق در مواجه با یک رویداد یا مشکل جدید، میتوانند بهگونهای خلاقانه عمل کرده تا به بهترین نتیجهی ممکن برسند. آنها با پرورش خلاقیت درونی خود، از دل هر شکست، افقی جدید برای پیمودن مسیرشان پیداکرده و از آن شکست، به نفع خودشان استفاده میکنند. این افراد میدانند لزوم پذیرش تغییر را میدانند و برای آن تلاش میکنند.
۴. تغییر شخصیت درونی با کسب ثبات، شکیبایی و صبوری
برای ساختن نسخهای بهتر از خودتان باید توانایی مقاوم بودن در برابر انواع تلخیها و انتقادها را در خود ایجاد کنید. باید عطش و انگیزه برای تغییر را در خود را به بالاترین سطح برسانید.
باید ابعاد درونی و بیرونی تغییر را بشناسید. هیچ فردِ موفقی را پیدا نخواهید کرد که مورد هجوم انواع انتقادها قرار نگرفته باشد. مهم نیست که در حال انجام چهکاری هستید، نظرهای مخالف با شما همیشه وجود خواهند داشت. این انتقادها گاهی توسط اشخاص دیگر مطرح میشود و گاهی خودمان دچار منفی نگری میشویم. چیزی که مهم است این است که شما باید ثابتقدم و شکیبا بوده و حتی اگر تمام دنیا هم به شما بگویند شکست خواهی خورد، بازهم به مسیرتان ادامه دهید. مهم این نیست که چند بار زمینخوردهاید، مهم این است که چند بار از زمین برخاستهاید و دوباره به پیمودن مسیر ادامه دادهاید.
صبور بودن به این معناست که توانایی صبر کردن برای رسیدن به موفقیت و رضایت خاطر در شما وجود داشته باشد. رسیدن به دستاوردی بزرگ کار آسانی نیست و با صبوری و شکیبایی میتوان مسیری طولانیمدت بهسوی موفقیت را طی کرد چراکه رسیدن به یک نتیجهی دلخواه زمان میبرد.
اگر بخواهید عادتی مخرب مانند اعتیاد را ترک کنید باید مصرف مواد مخدر را قطع کرده و با کمک روانشناسهای ترک اعتیاد، انجمنهای ۱۲ قدمی و استفاده از تجربه کسانی که تجربیات مشابه شما داشتهاند، قدمبهقدم در مسیر بهبودی پیش بروید. یا اگر میخواهید سلامت جسمانی خود را به دست آورید باید دست از خوردن غذاهای ناسالم بردارید. بهرحال در همهی موارد باید صبور بوده و باثبات قدم به کارتان ادامه دهید. ابعاد درونی و بیرونی تغییر را شناخته و در راه تعالی شخصیت خود به کار گیرید. هیچ راه میانبُری وجود ندارد و رسیدن به هر موفقیتی، نیازمند داشتن صبر و شکیبایی زیاد است.
نویسنده مقاله: محبوبه سعیدی راد